سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
علی محمدی-طلبه ای از زنجان
کم گوى و گزیده گوى چون دُرّ نمی‌دانم تا کدامین قلۀ اهدافم صعود خواهم کرد؛ اما بی‌وقفه به سوی آخرینش در حرکتم
درباره وبلاگ


آدرس ایمیلمmohammadi1904@yahoo.com سعی این وبلاگ ارائه ی مباحث اخلاقی می باشد وبه دنبال این است یک دوره اخلاق نظری را به صورت کاملا آکادمیک در اینجا بیان کند،انشالله دعا کنید که بتوانیم عمل کنیم نه اینکه فقط به صورت اطلاعات در دلمان انباشته کنیم. بنده ی حقیر رشته ی تخصصی ام علاوه بر حوزوی بودن،فلسفه ی اخلاق می باشد.
لوگو
آدرس ایمیلمmohammadi1904@yahoo.com
سعی این وبلاگ ارائه ی مباحث اخلاقی می باشد وبه دنبال این است یک دوره اخلاق نظری را به صورت کاملا آکادمیک در اینجا بیان کند،انشالله دعا کنید که بتوانیم عمل کنیم نه اینکه فقط به صورت اطلاعات در دلمان انباشته کنیم.
بنده ی حقیر رشته ی تخصصی ام علاوه بر حوزوی بودن،فلسفه ی اخلاق می باشد.
آمار وبلاگ
  • بازدید امروز: 3
  • بازدید دیروز: 76
  • کل بازدیدها: 689777



                                                                                                                      علی محمدی

مختار ثفقی چهره موثری در تاریخ اسلام و به‌خصوص تاریخ تشیع است. او شخصیتی پیچیده دارد و در طول دوران زندگی به‌خصوص حیات سیاسی خود موضع‌گیری‌های متفاوتی از خود نشان داده است. اساساًٌ صحبت کردن در مورد مختار کار ساده‌ای نیست و پرسش‌های فراوانی در مورد او وجود دارد.

 

منابع تاریخی نظر واحدی در مورد او ندارند و نوع ارزیابی مورخان در مورد مختار به گرایش‌های مذهبی و اعتقادی آنان بستگی تام و تمام دارد. برخی از جریان‌های افراطی عرصه تاریخ‌نگاری که نگاه ویژه و همراه با حسن ظن نسبت به دودمان بنی‌امیه داشته و دارند با بدبینی در مورد مجموعه اقدامات شیعیان به‌خصوص مختار قضاوت می‌کنند و حتی گاه پا را فراتر نهاده، نسبت‌هایی مبنی بر ادعای نبوت و مهدویت نیز برای شخص مختار قائل هستند.

اما در سوی دیگر، روایتگران شیعی تاریخ نیز با عنایت به اینکه حرکت مختار و یارانش برای مجازات قاتلان و مسببان حادثه خونین کربلا مرهمی بر زخم‌های شیعه بوده نگاهی حسی و عاطفی نسبت به قیام مختار و شخصیت وی دارند. این قضاوت‌های کاملا متضاد البته به سایه‌روشن‌های زندگی مختار برمی‌گردد و به همین خاطر است که داوری در مورد او را مشکل کرده است.

در برخی از منابع، مدارکی وجود دارد که حاوی تأییدات حضرات معصومین از مختار است.

طبق روایتی، اصـبـغ بـن نـبـاتـه، از یـاران امـیـرالمـؤمـنین می‌گوید: لقب کیس (زیرک) را امیرالمؤمنین به مختار دادنـد. (بحارالانوار، ج 45، ص 344؛ رجال کشی، ص 127)

 

مطابق روایتی دیگر، امام محمد باقر (ع)، شیعیان را از ناسزاگویی به مختار منع کردند. (اختیار معرفه الرجال، ص 125.) خبر دیگر حاکی از ملاقات پرمهر و محبت امام با پسر مختار است. (تنقیح المقال 3/203؛ بحار 45/351)

 

مطابق گزارشی دیگر زمانی که مختار سر ابن‌زیاد را برای امام سجاد فرستاد ایشان مشغول غذا خوردن بودند و بعد از مشاهده سر بریده ابن‌زیاد سر بر سجده نهادند و فرمودند خدا به مختار جزای خیر بدهد که خونخواهی ما را کرد. (منتهی‌الامال، شیخ عباس قمی، انتشارات هجرت، جلد اول، ‌ص 680)

 

مذمت مختار

در کنار این تأییدات، روایاتی حاکی از مذمت اقدامات مختار نیز از سوی ائمه اطهار وجود دارد. از برخی از این روایات چنین بر می‌آید که مختار در اقدامات خود انگیزه‌های مادی و سیاسی داشته و این موجبات دوزخی شدن او را فراهم می‌آورد؛ به‌گونه‌ای که حتی امام حسین (ع) نیز شفاعت او را در روز قیامت قبول نخواهد کرد. (بحار 45/339)

 

در روایتى دیگر، انگیزه مختار از قیام، رسیدن به سلطنت و قدرت معرفى شده است و در آن روایت این نکته نیز آمده است که اگر در قلب جبرئیل و میکائیل نیز ذره‌اى محبت دنیا باشد ، خدا آن‌ها را در آتش مى‌افکند. (تنقیح المقال 3/205) همچنین از امام سجاد (ع) نقل کرده‌اند که آن حضرت بارها، مختار را نفرین کرده و مى‌گفت: مختار به ما نسبت دروغ داده است و چنین گمان کرده است که به او در مورد امامت سفارش شده است.(طبقات ابن سعد 5/158 ؛ تذکره‌ الخواص 294؛ تنقیح المقال 3/205).

 

چنین تناقضاتی سبب شده که جریان امامیه نظر واحدی در مورد مختار نداشته باشند و به طور کلی پیرامون مختار و اقدامات او به‌خصوص نقش او در شکل‌گیری فرقه کیسانیه (همان جریانی که بر امامت و مهدویت محمدبن حنفیفه تأکید می‌کرد) دو نظر عمده وجود داشته باشد. برخی برآنند که وی شیعه‌ای ناب و معتقد به امامت حضرت سجاد بود که با هدف انتقام از مسببان حادثه کربلا اقدامات خود را پی گرفت.

 

برخی مورخان، معتقدند روایاتى که در بردارنده مذمت مختار است، برخى از روى تقیه صادر شده و برخى دلایل سیاسى ـ اجتماعى داشته است.علامه مجلسی در جلد 45 بحار و مرحوم مامقانی در کتاب رجال خود معتقد به این نظریه هستند و بیانات مفصلی در توجیه و رد احادیث مذمت دارند.

آیت‌الله خویی وقتی در کتاب رجال، در باره مختار بحث می‌کند، روایاتی که مختار را تأیید می‌کنند را ترجیح می‌دهد که اتفاقاً در یکی از روایات آمده که امام سجاد (ع) این وظیفه را به محمد‌بن‌حنفیه سپردند و به او فرمود که وی در رابطه با مختار عمل کند.
بیشتر قدما، متأخرین و معاصرین، علمای شیعه مختار را تنزیه و او را از شیعیان مخلص و شخصیتی ممتاز یاد کرده‌اند. علامه امینی در «الغدیر»، دفاع جانانه‌ای از مختار کرده است، تکریم شیخ صدوق و شیخ طوسی و بزرگانی چون علامه‌ابن نما و بسیاری از علمای طراز اول شیعه، حاکی از منزلت عالی و درستی اعتقاد شخصیتی مختار بود.

تا کنون کسی کتابی در رد مختار ننوشته‌ است و همین تأیید اوست؛ هر چند در برخی قضاوت‌ها و اظهار نظر‌ها در لابه‌لای کتب رجالی به شکل نادر، اظهار نظرها و تردید‌هایی درباره مختار شده است که بزرگان علم رجال به آن پاسخ داده‌اند.

ذکر این نکته لازم است، بیشتر  روایاتی که در مذمت مختار وارد شده، در منابع غیر شیعی به چشم می خورد و تهمت‌های وارده بر مختار، از جانب بنی‌امیه و زبیری‌ها و دستگاه حاکم جور زمان خود بوده است؛ مثلا ابن کثیر در کتاب «البدایه و النهایه» ج 6 ص621 روایاتی ضد مختار نقل می‌کند، همه آن در منابع اهل سنت است که بدترین تهمت‌ها را به مختار وارد و این احادیث در بعضی از کتاب‌های تاریخی و روایی شیعه راه پیدا کرده است.

علامه حلی نام مختار را در قسم اول کتاب «خلاصه» خود آورده که در قسم اول، نام کسانی که شیعه هستند آورده است و مختار را مقبوله الروایه می‌داند و مقدس اردبیلی در حسن عقیده مختار می‌نویسد: در حسن عقیده مختار سخنی نیست و علامه حلی‌(ره) او را مقبول شمرده و امام باقر‌(ع) و امام صادق‌(ع) و امام سجاد‌(ع) برای او طلب رحمت و دعای خیر نموده‌اند (حدیقة‌الشیعه اردبیلی‌ص506 و 507).

آیت  ‎الله خویی در کتاب «معجم الرجال» می  ‎نویسند که از ظواهر بعضی از روایات برمی  ‎آید که قیام مختار با اذن و اجازه خاص امام سجاد (علیه  ‎السلام) بوده،. آیت  ‎الله خویی مرجع تقلید و رجال  ‎شناس نامی وقتی این  ‎طور می  ‎گوید یعنی تمام جوانب را بررسی کرده و به این نتیجه رسیده که مختار مجموعا آدم سالم و صالحی است و مورد وثوق است. اما این  ‎که گفتیم اشکالاتی داشته، به  ‎نظر می رسد برای رسیدن به هدف مقدسی که داشته و آنهم انتقام اهلبیت (علیهمالسلام) و قصاص خون پاک آنها بوده، گاهی به وسایلی دست زده که خیلی مورد پذیرش نیست.

 

در اینکه مختار یکدست خدایی بود برای قصاص جنایتکاران کربلا، شکی نیست. بهویژه وقتی میبینیم ائمه (علیهمالسلام) بر این کار مختار صحه میگذارند. امام صادق (علیهالسلام) و امام باقر (علیهالسلام) از مختار تجلیل میکنند و میفرمایند: «دل ما اهلبیت (علیهمالسلام) را شاد کرد و غم و اندوه را از ما زدود و باعث شد خون ما قصاص شود.» این گفتهها نشان درستی کار مختار است. روایات هم متعدد است و در صحت آن شکی نیست. امام صادق (علیهالسلام) میفرمایند: «پس از فاجعه کربلا، هیچ زنی از زنان ما بنیهاشم به سرش شانه نزد، آرایشی نکرد، خضابی نبست تا اینکه مختار، سر ابنزیاد و عمر سعد را برای ما به مدینه فرستاد.» این روایت نشان میدهد دل اهلبیت با کار مختار شاد شده و کار مثبتی انجام شده. تقریباً تنها جایی که اهل‌بیت (ع) بعد از واقعه عاشورا یک حالت جشن کوچک، همراه با پخش میوه برگزار کردند، زمانی بود که مختار، سر عبیدالله‌بن‌زیاد ـ شاید هم همراه با سر عمر سعد ـ را برای امام سجاد (ع)، فرستاد، امام (ع) خیلی خوشحال شد و نقل است که مختار را دعا کرد و فرمود؛ «جزى الله المختار خیرا» و در مدینه بین شیعیان و یا مردم اطراف خود میوه پخش کردند و جشن‌مانندی را برگزار کردند و گفتند که من از خدا می‌خواستم تا چنین روزی اتفاق بیفتد.

 

منابع

 

بحارالانوار علامه مجلسی ، ج 45

حدیقة‌الشیعه  مقدس اردبیلی‌

تذکره‌ الخواص

                      




موضوع مطلب :

       نظر
سه شنبه 89 بهمن 26 :: 9:26 عصر
علی محمدی