مردى داراى دو زن بود که هر دو نفر آنها باردار بودند. هر یک از آنها آرزو مى کرد، فرزندى که به دنیا مى آورد پسر باشد، تا بدین وسیله پیش شوهرش محبوبتر گردد. در آن زمان - به دلیل پایین بودن سطح فرهنگ و نقش مهمى که مردان در تقویت بنیه نظامى داشتند - داشتن فرزندان پسر، افتخار بوده و داشتن فرزندان دختر، موجب سرافکندگى محسوب مى شد.
از قضا هر دو زن در یک شب تاریک و در یک اتاق ، زایمان مى کنند. یکى از آنها دختر، و دیگرى پسر به دنیا مى آورد. زنى که دختر زاییده بود، در یک زمان مناسب ، فرزندش را با نوزاد پسر هوویش عوض مى کند و وانمود مى کند که او پسر زاییده و هوویش دختر. این کار باعث اختلاف و درگیرى بین دو هوو شده و کسى نمى تواند در این مورد قضاوت کند. طبق معمول ، براى قضاوت در این مورد، به دریاى علم و حکمت ، امیرمؤ منان ، حضرت على (علیه السلام ) مراجعه مى شود. آن حضرت دستور مى دهد، هر دو مادر، مقدار معین و مساوى از شیر خود بدوشند. آنگاه آن دو شیر را در ترازوى دقیق وزن مى کنند. با کمال تعجب متوجه مى شوند، وزن حجمى یکى از شیرها بیشتر از دیگرى است . آنگاه آن حضرت حکم مى کند که فرزند پسر متعلق به همان زنى است که شیرش سنگین تر است .))
مى بینیم به دلیل اختلاف ساختمان جسمانى زن و مرد، خداوند متعال حتى در تغذیه نوزادان نیز اختلاف قایل شده است . شیرى که پسر از آن تغذیه مى کند، باید از املاح و فلزات بیشترى برخوردار باشد، تا استخوان بندى و اسکلت و همچنین عضلات محکم تر و نیرومندترى را براى مردانى که وظایف سنگین تر، خشن تر و خطرناکترى به عهده خواهند داشت ، فراهم سازد.
موضوع مطلب :