دخترها هر بار که برای پریود به زحمت می افتند از خود سئوال می کنند، چرا این وضعیت دشوار برایشان اتفاق می افتد؟ غافل از اینکه این فرایند نشانه ای از سلامت جسمانی و عاملی برای بهترین زیبایی های خلقت است.
با یک عمل جراحی ساده می توان رحم را برداشت که دیگر مجبور نباشید درد پریود و درد زایمان را تحمل کنید!!!
ولی این کار به مراتب سخیف تر از کار آن پسر نازپرورده ای است که بخاطر سربازی نرفتن دست خود را قطع می کرد!! یا به خاطر اینکه از زیر بار تامین نفقه و مهریه... همسر و فرزندانش شانه خالی کند پای خود را قطع کند تا مجبور به کار کردن نباشد!! این کار مثل رفتار بچه گانه دختر بچه نق نقویی است که به خاطر اینکه مجبور به مسواک زدن نباشد ، دندان های خود را از ریشه در بیاورد!!
خداوندی که از مادر به شما مهربان تر و از رگ گردن نزدیک تر است می گوید، عزیزم، تو بهترین و زیباترین مخلوق من هستی که تو را در بهترین شکل خلق کردم (لقد خلقنا الانسان فی احسن تقویم؛ زن و مرد را در بهترین وجه خلقت آفریدیم)، بیشترین خیر و سعادت را در وجود تو قرار دادم (اکثر الخیر فی النساء؛ بیشترین خیرها در زنان است)، و تو را مانند گل خوشبویی ، سر سبد بوستان خلقتم کردم (المرئه ریحانه؛ زن گلی خوشبوست). اگر هم گاهی سختی می بینی مطمئن باش که اولا برای کمال تو است چون لذت و آرامش بعد از سختی معنا می یابد (الْجَنَّةُ مَحْفُوفَةٌ بِالْمَکَارِه؛ بهشت و آرامش با سختی ها حاصل می شود)؛ ثانیا، در مقابل آن راحتی مضاعفی برایت مقرر می کنم (ان مع العسر یسرا، فان مع العسر یسرا). پس یاد بگیر نگاهت را به بلاها عوض کنی (کن بالمکاره مسرورا؛ با سختی ها مسرور شو) تا فقط زیبایی ببینی. (ما رایت الا جمیلا؛ حضرت زینب سلام الله علیها می فرماید از همه مصیبت های کربلا جز زیبای ندیدم).
حضرت علی علیه السلام می فرماید:
باکی ندارم که وقتی صبح میکنم فقیر شده باشم یا ثروتمند یا مریض یا سالم، چرا که خداوند متعال میفرماید: من با مومن جز آنچه که خیر اوست انجام نمیدهم.
«پروانه تقلا می کرد. پروانه نه، پیله، می خواست تا پروانه شود. و از آن دوردست ها می آمد دخترکی. دخترک رسید. پیله تکانی خورد، دخترک کنار پیله نشست. پیله تقلا می کرد. دخترک دلش سوخت؛ ساعت ها گذشت. دخترک نشسته بود و پیله رنج آزادی بر جان می خرید. دخترک خسته شد، پیله هم. دخترک می خواست ببیند پرواز پروانه را و پیله نمی دانست در ذهن دخترک چه می گذرد. دخترک قیچی کوچکی را در آورد و سوراخی در ته پیله ایجاد کرد و می خندید برای تماشا، برای پروانه. پیله آهسته سر خورد، از پیله در آمد، و حالا پروانه شد؛ اما یارای پروازش نبود. جثه اش ضعیف و بالهایش چروکیده بود. دخترک چشم به بال پروانه داشت و پروانه در حسرت پرواز تقلا می کرد. دخترک انتظار داشت پروانه بپرد ولی نمی دانست که پروانه باید تا آخر عمرش روی زمین بخزد.
دخترک نمی دانست چرا؟ پروانه را در دست هایش گرفت؛ اما پروانه دیگر پروانه نبود. پروانه حالا چشم در چشم دخترک دوخت و گفت: کاش می دانستی تو حلقه ای از تدبیر خدا را شکستی؛ خدا تقلا را برای پیله قرار داد تا به وسیله آن مایعی از بدنش ترشح کند تا پس از خروج از پیله به او امکان پرواز بدهد.
دختر برای جهالتش گریست. آنقدر گریست تا عارف شد. دیگر دخترک می دانست:
که سختی هایش برای اینست که او پروانه شدن و پرواز کردن را بیاموزد».
«وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِّنَ الْخَوفِ وَالْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِّنَ الأَمَوَالِ وَالأنفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرِینَ
شما را به اندکی ترس و گرسنگی و بینوایی و بیماری و نقصان در محصول میآزماییم و شکیبایان را بشارت ده »(بقره155).
اگر خداوند مقرر می کرد بدون هیچ مشکلی زندگی کنیم، فلج می شدیم، به اندازه ی کافی قوی نمی شدیم و هرگز نمی توانستیم پرواز کنیم.
«من نیرو خواستم و خداوند مشکلاتی سر راهم قرار داد تا قوی شوم. من دانش خواستم و خداوند مسایلی برای حل کردن به من داد. من سعادت و ترقی خواستم و خداوند به من قدرت تفکر و زور بازو داد تا کار کنم. من شهامت خواستم و خداوند موانعی سر راهم قرار داد تا آنها را از میان بردارم. من انگیزه خواستم و خداوند کسانی را به من نشان داد که نیازمند کمک بودند. من محبت خواستم و خداوند به من فرصت داد تا به دیگران محبت کنم». من (مادر) منشوری از عشق و عاطفه ام ، منبع و در برگیرنده بهترین مخلوق خدا، هدف خلقت الهی به واسطه من محقق می شود و رحم من جایگاه پرورش جانشین خدا بر روی زمین است پس اگر اندکی زحمت دارد چه زیباست و چه لذت بخش است!
رسول اکرم صلى الله علیه و آله :
اِذا حَمَلَتِ المَرأَةُ کانَت بِمَنزِلَةِ الصّائِمِ القائِمِ المُجاهِدِ بِنَفسِهِ وَ مالِهِ فى سَبیلِ اللّه ، فَاِذا وَضَعَت کانَ لَها مِنَ الأَجرِ ما لا تَدرى ما هُوَ لِعِظَمِهِ، فَاِذا اَرضَعَت کانَ لَها بِکُلِّ مَصَّةٍ کَعِدلِ عِتقِ مُحَرَّرٍ مِن وُلدِ اِسماعیلَ ، فَاِذا فَرَغَت مِن رَضاعِهِ ضَرَبَ مَلَکٌ عَلى جَنبِها وَ قالَ : اِستَأنِفِى العَمَلَ، فَقَد غُفِرَ لَکِ ؛هنگامى که زن باردار مى شود ، همانند روزه دارِ شب زنده دار و مجاهدى است که با جان و مالش در راه خدا جهاد مى کند و هنگامى که فارق شود ، پاداشى دارد که نمى دانى عظمت آن چه قدر است و هنگامى که شیر بدهد ، در هر بار مکیدن ، پاداش آزاد کردن یکى از فرزندان اسماعیل علیه السلام براى اوست و آن گاه که شیردادن تمام شود ، فرشته اى بر پهلوى او مى زند و مى گوید : عمل را از نو آغاز کن که بى تردید ، آمرزیده شدى .امالى صدوق، ص 496، ح 678
در آخر ذکر چند نکته پایانی نیز ضروری به نظر می رسد:
1. از منظر اندیشه بنیادین اسلام، زن و مرد در انسانیت همسان اند و براساس یک هدف مشترک آفریده شده اند. با وجود این، زن و مرد دو صنف مختلف اند که ویژگیهای طبیعی آنها را از یکدیگر متمایز می سازد، همین تفاوت هاست که زمینه ساز درک متقابل، تمایل دو سویه و هماهنگی و همکاری جدی بین این دو جنس را فراهم می سازد. طبیعی است که محدوده این تفاوت ها منحصر در ویژگیهای جسمی و فیزیولوژیک نیست بلکه پهنه ای وسیع تر را شامل می شود. خلاصه، این دو موجود به حسب کارکرد خاصی که دارد، مجهز به یک نوع ساختار طبیعی و جهاز تکوینی است که این ساختارها و تفاوت ها(اعم از جسمی و روحی)، در راستای همان کارکردها معنا و مفهوم می یابد.
2. همان گونه که بین زن و مرد به لحاظ ساختاری تفاوت هایی است، به لحاظ برخی تکالیف و احکام دینی نیز تفاوت هایی وجود دارد، چنانکه تفاوت های طبیعی و اجتماعی منافاتی با تساوی ارزش زن و مرد ندارد، تفاوت در پاره ای از احکام فرعی نیز منافاتی با تساوی ارزش معنوی و اجتماعی زن و مرد ندارد، زیرا معیار ارزش معنوی انسان ها تقوا و تقرب به خداوند است و ملاک ارزش اجتماعی یک شخص توانایی ها و صلاحیت هایی است که برای اجتماع نافع و سودمند است. آنچه در این میان هیچ سهمی در تقلیل یا تکثیر ارزش ندارد، جنسیت است.
3. داشتن عادت ماهیانه یکی از ویژگیهای جسمانی زن و زمینه برای باروری است. دانشمندان علم پزشکی این فرآیند را جهت آماده شدن زن برای بارداری ضروری می دانند، دکتر پاک نژاد در این در این زمینه می نویسد، دو نتیجه مهم عادت ماهیانه عبارتند از «آزاد شدن تخمک از تخمدان ها برای به وجود آمدن نسل جدید برای حفظ قانون بقای نسل و دیگری آماده ساختن «اندومتر» یعنی جدار داخلی رحم برای پذیرش مهان تازه واردی که باید آن را در خود به نحوی خاص جایگزین سازد.» همو در ادامه به فایده و فلسفه دیگری قاعدگی اشاره کرده می گوید: «همراه خون و بافت هایی که در جریان قاعدگی از رحم خارج می شود، تعداد زیادی «گویچه های سفید» نیز آزاد می شود، که وجود اینها و عوامل احتمالی دیگر با وجود برهنه بودن سطح «اندومتر»، رحم را در برابر عفونت ها بسیار مقاوم می سازد و ارزش حفاظتی زیاد است.»(نک: سیدرضا پاک نژاد، اولین دانشگاه و آخرین پیامبر(بهداشت بدن) بی جا، انتشارات یاسر، چاپ اول، 1364، ه.ش، ص118 و 122)
نویسنده: محمد رضا کدخدایی
موضوع مطلب :