سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
علی محمدی-طلبه ای از زنجان
کم گوى و گزیده گوى چون دُرّ نمی‌دانم تا کدامین قلۀ اهدافم صعود خواهم کرد؛ اما بی‌وقفه به سوی آخرینش در حرکتم
درباره وبلاگ


آدرس ایمیلمmohammadi1904@yahoo.com سعی این وبلاگ ارائه ی مباحث اخلاقی می باشد وبه دنبال این است یک دوره اخلاق نظری را به صورت کاملا آکادمیک در اینجا بیان کند،انشالله دعا کنید که بتوانیم عمل کنیم نه اینکه فقط به صورت اطلاعات در دلمان انباشته کنیم. بنده ی حقیر رشته ی تخصصی ام علاوه بر حوزوی بودن،فلسفه ی اخلاق می باشد.
لوگو
آدرس ایمیلمmohammadi1904@yahoo.com
سعی این وبلاگ ارائه ی مباحث اخلاقی می باشد وبه دنبال این است یک دوره اخلاق نظری را به صورت کاملا آکادمیک در اینجا بیان کند،انشالله دعا کنید که بتوانیم عمل کنیم نه اینکه فقط به صورت اطلاعات در دلمان انباشته کنیم.
بنده ی حقیر رشته ی تخصصی ام علاوه بر حوزوی بودن،فلسفه ی اخلاق می باشد.
آمار وبلاگ
  • بازدید امروز: 8
  • بازدید دیروز: 79
  • کل بازدیدها: 681380



برای به دست آوردن ملکات اخلاقی بالاخره چه باید کرد؟ این سؤالی است که در پی آگاهی از فواید عظیم ملکه بلافاصله به ذهن می‏رسد.

گزاره‏های زیر در تلاش برای پاسخ گویی به این سؤال گرد هم آمده‏اند:

1 - تحصیل یا تغییر ملکات برای انسان در هر سن و سال و موقعیتی امکان‏پذیر است؛ گرچه در جوانی بسیار آسان‏تر و دست‏یافتنی‏تر است. حکیم عالی‏قدر امام خمینی (ره) در این باره می‏فرمایند: «انسان مادامی که در این دنیا است به واسطة آن که در تحت تغیرات و تصرفات واقع است، تبدیل هر ملکه‏ای به ملکه‏ای می‏تواند بکند و این که می‏گویند فلان خُلق، فطری و جبلّی است و قابل تغییر نیست، کلامی است بی‏اساس و پایة علمی ندارد. و این مطلب علاوه بر آن که در فلسفه، برهانی است و وجدانی نیز هست شاهد بزرگش آن است که در شریعت مطهّره، تمام اخلاق فاسده مورد نهی واقع شده است و برای علاج آن‏ها دستور داده شده و تمام اخلاق حسنه مورد امر است و برای تحصیل آن‏ها نیز دستور رسیده است. پس انسان مادامی که حیات دنیوی را از دست نداده، باید قدر آن را بداند و در تحصیل ملکات فاضله که اساس سعادت بر آن‏ها نهاده شده، باید کوشش کند و با هر ریاضتی است پس از قلع ملکات خبیثه از نفس، در تحصیل مقابلات آن‏ها که جنود عقل و رحمان است، باید جان‏فشانی کند ... « دسته‏ای از ملکات، به نحو غیراختیاری در وجود ما شکل گرفته و ناشی از تعامل ناآگاهانة ما با محیط است. عمدة باورها، عقاید، سلیقه‏ها، علاقه‏ها، عادت‏ها، روحیه‏ها، ذوق‏ها، و حساسیت‏های ما برای ما به صورت ملکه در آمده و عمدة رفتارهای ما برخاستة از ملکاتی است که با ما متحد شده و شاکلة وجودی ما را تشکیل داده است.   این ملکات به اختیار و اراده قابل تغییر است.

2 - پیدایش ملکه محتاج زمان و تدریجی است و هیچ صفتی یکباره در وجود آدمی پدید نمی‏آید و از بین نمی‏رود. تولد و مرگ ملکات مثل همة حرکت‏ها و تحولات جهان مادی به مرور ایام و در گذشت زمان اتفاق می‏افتد.

همان‏گونه که رشد جسمی انسان نیازمند سال‏های زیادی است و یک‏شبه صورت نمی‏پذیرد، رشد فکری و تعالی روحی او هم یک‏شبه و دفعی انجام‏پذیر نیست. اگر کودک دوساله‏ای از ما دستورالعملی طلب کند که با پیروی از آن بلافاصله بزرگ شود، به او چه می‏گوییم؟ آیا می‏توان او را به خوردن حجم فراوانی از غذا توصیه نمود؟ این سؤال به همان نسبت غلط است که سؤال از چگونگی به‏دست آوردن «حضور قلب» در نماز و توقع دست‏یابی به آن در فاصلة چند روز. یا سؤال از چگونگی تسلط بر یک علم یا یک مهارت و انتظار تحصیل آن در مدتی ناچیز.

این توقعات نابجا به درک ناقص ما از مفهوم «زمان» بازگشت دارد. نگاه ناتمام ما به نقش ویژة پدیدة «زمان» در حوادث عالم منتهی به برنامه‏ریزی‏های شتابزده‏ای می‏شود که جز شکست و سرخوردگی و ناامیدی ارمغانی نداشته و به نتیجه‏ای نمی‏انجامد. 

3 - پیدایش ملکه بر اثر تکرار عمل است. برای به‏دست آوردن ملکة خوشنویسی باید بسیار نوشت، برای کسب ملکة رانندگی باید رانندگی کرد. تکرار زیاد یک عمل، آن عمل را با تار و پود وجود ما آشنا می‏گرداند و منتهی به ایجاد ملکه می‏شود. «کار نیکو کردن از پرکردن است.» کسی که می‏خواهد به هنر، حرفه، مهارت یا صفتی دست یابد، باید پیاپی مصادیق آن را تجربه کند، برای کسب صفت شجاعت، هنرِ تندخوانی یا مهارت سخنوری تنها آرزو یا دعا کردن کافی نیست، اقدام عملی متعدد شرط ضروری تحصیل این توانمندی‏ها است.

هر بار که عملی را تجربه می‏کنیم یک قدم به ملکه، نزدیک می‏شویم. از تراکم این تجربه‏ها و اقدام‏ها ملکه متولد می‏شود. یک عمل هر گاه به ده‏ها عمل مشابه خود ضمیمه شود توانمندی ثابتی ایجاد می‏کند، همان‏گونه که یک آجر هرگاه به ده‏ها مشابه خود بپیوندد بنای کاملی پدید می‏آورد. بدین ترتیب انجام هر عمل سهم کوچکی در توانمند نمودن نفس دارد. امیرالمؤمنین (ع) می‏فرمایند:

مَن یعمَل یزدَد قُوَّةً وَ مَن یقَصِّر فِی العَمَلِ یزدَد فَترَةً. 

هر کس عمل کند نیرویش افزایش می‏یابد و هر کس در عمل کوتاهی ورزد، سستی و ناتوانیش بیشتر می‏شود.

به طور کلی هر یک از قوای انسان که به‏کار گرفته شود و به فعالیت درآید تقویت می‏شود و هریک معطل و بی‏کار باشد ضعیف و سست، باقی می‏ماند. ماهیچه‏های بدن انسان تنها هنگامی که به حرکت و فعالیت گرفته شود، ورزیده می‏گردد. تقویت حافظه، قوای ذهنی و قدرت اراده نیز در گرو به‏کار انداختن و استفاده کردن از حافظه، ذهن و اراده است. خلاصه آن که ملکه با «انجام عمل» پدید می‏آید و همچنان راسخ و پایدار می‏شود، تا آنجا که صورتی غیر قابل تغییر به خمیرمایة نفس آدمی می‏بخشد.

4 - گرچه هر عمل به نوعی در پیدایش ملکه نقش دارد، اما تأثیر آن معمولاً به چشم نمی‏آید و احساس نمی‏شود. اگر برای پیدایش ملکة خوشنویسی نوشتن هزار صفحه لازم باشد هر صفحه تنها یک هزارم مسیر را طی می‏کند و لذا پس از نوشتن یک صفحه تغییر قابل توجهی مشاهده نمی‏شود. مسافری که قصد زیارت حرم امام هشتم (ع) را دارد اگر تنها یک قدم پیش رود، نزدیک شدن خود به مشهد مقدس را مشاهده نمی‏کند، اما به هر صورت، واقعاً نزدیک شده‏است. یک ساعت از شب به تهجد و مناجات با مهربان عالم به‏سر بردن، قطعاً در قرب به خدا تأثیر دارد، اما اثر نامرئی آن تنها در صورتی قابل درک است که به ده‏ها مشابه خود پیوند یابد. از این رو نباید انتظار داشت یک عبادت شبانه، زمین و زمان را به زیر چتر تصرف ما بکشاند، دیدة حقیقت‏بین ملکوتی ما را بگشاید و ما را به مقام یقین برساند، همان‏گونه که نباید انتظار داشت با نهادن یک آجر کاخ رفیعی پیش روی ما پدید آید.

این قاعده، ملکات فاسد را هم در بر می‏گیرد؛ هر بار بدنوشتن یک بار تمرین بدخطی است. گرچه تأثیر آن مشاهده نشود. هر تخلف از وعده و پیمان‏شکنی یک قدم به سوی ناجوان‏مردی است، گرچه اثر آن محسوس نیست و هر گناه به منزلة یک آجر در تشکیل دیوار بلند عصیان و ملکة فسق و یک نقطة کوچک نامرئی در صفحة سفید قلب. پیامبر خدا (ص) فرمود:

إنَّ المُؤمِنَ إِذا أَذنَبَ کانَت نُکتَةٌ سَوداءُ فی قَلبِهِ، فَإِن تابَ وَ نَزَعَ وَ استَغفَرَ صَقَلَ مِنهُ وَ إِن ازدادَ زادَت. 

هرگاه مؤمن گناهی انجام دهد نقطة سیاهی در قلبش پدید می‏آید، پس اگر توبه و استغفار کند و دست بردارد قلبش از آن نقطه پاک می‏شود و اگر ادامه دهد آن نقطه افزایش می‏یابد.

هربار پرخوری از سرِ توجه و آگاهی، صورت باطنی انسان را اندکی به چارپایان شبیه می‏سازد. هر اِعمال غیظ و غضب ناشایست، اندکی درنده‏خویی و گرگ‏صفتی را در وجود ما سنگواره می‏کند و ... . و آدمی به همان «صورت» محشور می‏شود که به دست خود برای خویش فراهم آورده‏است. 

از زیباترین شگردهای شیطان برخورد دوگانة او با اعمال خوب و بد ما است. هرگاه انسان عمل بدی انجام دهد، مثلاً مرتکب دروغ یا نگاه حرامی گردد، شیطان تأثیر آن عمل را در نفس انسان بسیار کوچک جلوه می‏دهد و به گونه‏ای وانمود می‏کند که گویا پس از عمل هیچ اتفاقی نیفتاده و هیچ تغییری در جان او پدید نیامده‏است. این وسوسه باعث می‏شود انسان به راحتی عمل زشت خود را بر خود ببخشاید و از انجام مجدد آن هم پرهیز ننماید.

از سوی دیگر هر بار آدمی عمل شایسته‏ای انجام می‏دهد شیطان تأثیر آنرا در نفس او بسیار بزرگ و قابل توجه ترسیم می‏کند و آن چنان وانمود می‏کند که پس از انجام عمل وضعیت انسان بسیار مطلوب و قابل تقدیر گشته و مقام و منزلت او بسی فراتر آمده‏است. این وسوسه باعث می‏شود انسان به عجب و غرور گرفتار شود و از خود به شگفت آید، احساس استغنا کند، به وضعیت موجود خود قناعت ورزد و به فریب کمالات موهوم خویش، از حرکت باز ایستد.

آن گاه اگر با قرائن و شواهدی برایش معلوم شود که عمل کوچک او چنان اثر سترگی در پی نداشته، به واسطه توقع نادرستی که شیطان از آن عمل، ایجاد کرده‏است مأیوس و سرخورده می‏شود، از تکرار عمل دست بر می‏دارد و از تکامل یا اصلاح خود صرف نظر می‏کند و یا اینکه مقامات بلند انسانی را در قیاس با همت خود انکار می‏کند.

به واقع شیطان در مواجهه باکردار زشت انسان، گزارة سوم (تأثیر قطعی عمل) را کم‏رنگ و کم‏فروغ و گزارة چهارم (نامحسوس بودن اثر هر عمل) را بسیار برجسته و درشت می‏کند و بر خلاف آن در مواجهه با عمل نیک گزارة چهارم را انکار و گزارة سوم را به قوت تأیید و تصدیق می‏کند و این کمال زبردستی و استادی ابلیس ملعون را در فن خود نشان می‏دهد. رَبِّ أَعوذُ بِک مِن هَمَزاتِ الشَّیاطین

5 - دوران پیدایش ملکه بر آدمی سخت می‏گذرد؛ زیرا کسی که واجد ملکه نیست توان بسیاری به کار می‏گیرد، توجه و تمرکز فراوانی هزینه می‏کند، زمان قابل توجهی معطل می‏شود اما محصول چندانی به چنگ نمی‏آورد. این مجموعه کافی است تا انسان ضعیف را به ستوه آورد و از زیر بار سنگین عمل بیرون کشد - مگر آن‏که عامل قدرت‏مندی او را به استقامت مجبور نماید یا عشق و علاقة وافری طی این مسیر را بر او هموار کند - چنین کسی هر گاه قصد انجام عمل را می‏کند مسیری طولانی و پرمشقت پیش روی خود می‏بیند و چون پیمودن این مسیر، زحمت و استقامت زیادی می‏طلبد از ابتدا از قصد خود چشم پوشی می‏کند.

مثلاً کسی که قدرت برنامه‏ریزی امور خود را ندارد، گر چه از آشفتگی احوال خود رنج می‏برد، ولی تا هنگامی که مجبور نشده باشد، این رنج را تحمل می‏کند و به جای درمان مشکل، خود را با پریشانی و آشفتگی وفق می‏دهد و همساز می‏کند این شخص گمان می‏کند تحمل بی‏نظمی و بی‏برنامگی در زندگی از تحمل رنج تمرین و تلاش و مجاهدت برای کسب ملکة برنامه‏ریزی و نظم آسان‏تر است. سختی دوران تحصیل ملکه عمده‏ترین عاملی است که باعث می‏شود انسان از تمرین استقبال نکند و به شاگردی کردن یا دوره‏های آموزشی تمایل نشان ندهد و بیشتر علاقه دارد از آن‏چه در وجودش فعلیتی یافته و به نقد موجود است بهره گیرد.

6 - پس از پیدایش ملکه علاوه بر سهولت انجام کار، انسان از به کارگیری توانمندی خود لذت می‏برد، زیرا محصول ارزش‏مندی که با تلاش اندک و در زمان کوتاه به دست آمده او و دیگران را به اعجاب می‏آورد.

گاهی که خود را با دیگری مقایسه می‏کند نشاط بیشتری می‏گیرد و به خودنمایی و فخرفروشی ترغیب می‏شود و هر گاه مقایسه‏ای در کار نباشد، چون مسیر کوتاهی برای رسیدن به مطلوب در پیش دارد شوق و انگیزه بیشتری برای عمل در خود می‏یابد از این رو بسیار مشتاق است ملکه خود را تجربه کند و یا با دیگران به مسابقه و زورآزمایی نشیند.

7 - غالباً آغاز حرکت برای کسب یک توانمندی با ناکامی و شکست همراه است. اشتباه و تجربه ناموفق در ابتدای مسیر امری کاملاً طبیعی و قابل پیش بینی است کودکی که مهارت راه رفتن را تمرین می‏کند - تا تسلط کامل بر این توانایی - افت و خیزهایی در پیش دارد، نوجوانی که آشپزی می‏آموزد، احتمالاً بارها با غذای شلّه یا سوخته مواجه می‏شود، شناگر تازه کار هر چه تلاش و دقت کند، جرعه‏هایی از آب خواهد نوشید. زوج جوانی که روزهای اول زندگی خانوادگی را تجربه می‏کند - تا به دست آوردن قدرت برخورد صحیح - باید منتظر اشتباهات بزرگ باشد و مدیری که اولین تجربه مدیریت خود را ارائه می‏دهد - هر چند دقت و توجه به خرج دهد - به طور طبیعی در مواردی اشتباه می‏کند.

8 - هر چه مراحل تکوین یک ملکه با توجه و دقت بیشتری انجام پذیرد، سهم بیشتری در پیدایش آن ملکه دارد؛ مثلاً صفحاتی که با نشاط و حوصله نوشته می‏شود در ایجاد هنر خوشنویسی تأثیر افزون‏تری دارد و قدم بزرگتری محسوب می‏شود.

به همین جهت کسانی که در همة اعمال و رفتار خود دقت و تأمل به خرج می‏دهند، گرچه به ظاهر سرعت عمل کمتری دارند و دیرتر به نتیجه می‏رسند اما پس از به دست آوردن توانمندیهای مختلف، به سرعت از همراهان خود پیشی می‏گیرند. از جمله این توانمندی‏ها ملکة دقت، اندیشمندی، تأنّی و پرهیز از شتاب‏زدگی است که برکات فراوان خود را به تدریج نشان خواهد داد. 

قال رسول اللَّه (ص):» إِنَّ اللَّهَ یحِبُّ عَبداً إِذا عَمِلَ عَمَلاً أَحکمَه « و قال: «إِذا عَمِلَ أَحَدُکم عَمَلاً فَلیتقِن «

«خداوند بنده‏ای را دوست دارد که هر گاه کاری انجام می‏دهد آنرا استوار و محکم سازد»، «هر گاه کسی از شما کاری می‏کند باید آنرا شایسته و متقن انجام دهد.»

با گسترش توانمندی‏ها، به مرور «به دست آوردن ملکات جدید» و انس گرفتن با فضاهای تازه نیز برای انسان آسان می‏شود. (البته در صورتی که نوعی همسویی با ملکات سابق داشته باشد.)

9 - تفکر و برنامه‏ریزی، طی مسیر تحصیل ملکه را بهبود می‏بخشد. آگاهی از فرمول‏های حاکم بر آن توانمندی، استفاده از تجربة دیگران، مشاوره و داشتن استاد، مدت زمان تحصیل ملکه را کوتاه می‏کند و افت و خیزها و اشتباهات را به کمترین مقدار کاهش می‏دهد.

10 - طی تمام مراحل تحصیل ملکه - بدون استثنا - بر عهدة خود انسان است و انسان تنها با اراده و اختیار و تلاش خود به ملکه نزدیک می‏شود. استاد، هیچ نیرویی در وجود شاگرد ایجاد نمی‏کند و باری از دوش او بر نمی‏دارد.

أَن لا تَزِرَ وازِرَةٌ وِزرَ أُخری وَ أَن لَیسَ لِلإِنسانِ إِلاّ ما سَعی وَ أَنَّ سَعیهُ سَوفَ یری ثُمَّ یجزاه الجَزاءَ الأَوفی

«هیچ بردارنده‏ای بار دیگری را به دوش نمی‏گیرد و برای انسان جز آن‏چه تلاش کرده‏است نمی‏باشد، کوشش او دیده خواهد شد سپس پاداش کامل به او داده خواهد شد.»

تحمیل و اجبار استاد هم اگر انگیزه‏بخش نباشد، فایده‏ای ندارد، زیرا عملی که تنها به قصد رفع تکلیف و با حداقل توجه و عنایت انجام می‏شود تأثیر بسیار کمی در نفس دارد. برای درک این نکته به مراحل تکوین ملکة خوشنویسی یا نویسندگی دقت کنیم. تا هنگامی که قواعد خوشنویسی یا نویسندگی توسط شخص، با رغبت و دقت به کار گرفته نشود، تلاش استاد به نتیجه‏ای نمی‏انجامد، استاد فقط راهی را که انسان باید با پای خویش بپیماید به‏خوبی به او نشان می‏دهد اما پیمودن آن را نمی‏تواند بر عهده بگیرد و ضمانت کند. و در یک کلام استاد تنها «راهنما» است و نه «راهبر».

بنابراین ارشاد اساتید اخلاق در زمینة کسب حضور قلب در نماز یا اخلاص در عمل باید با تمارین فراوان عملی همراه شود تا ملکة حضور قلب یا اخلاص را در جان آدمی شکل دهد.

طبیعتاً هر فرد پس از تجربة عملی و تلاش شخصی کاستی‏ها و ناتوانی‏های خود را با وضوح بیشتری می‏بیند و زمینة بهره‏گیری افزون‏تر از استاد برایش فراهم می‏گردد.

پیوند اکید میان «علم» و «عمل» در مجموعة معارف دینی ناظر به همین واقعیت است. 

11 - پس از تشکیل ملکه در وجود آدمی به‏کارگیری آن و بهره‏مندی از آثار و فواید آن نیز به اختیار انسان است. ممکن است کسی ملکة سحرخیزی داشته باشد ولی با سستی و کاهلی از برکات سحر محروم ماند. یا کسی ملکة خوشنویسی داشته باشد ولی از آن استفاده نکند و بدخط بنویسد. خوشنویسی گرچه برای هنرمندِ خطاط آسان است اما به اندازة خود، توان و همتی می‏طلبد. اگر هنرمند خوشنویس از صرف همین توان اندک دریغ ورزد ملکة خود را معطل و بی‏فایده واگذاشته‏است و اگر در نوشتن تابلوها بی‏دقتی و کم حوصلگی نماید بعید نیست که در گذر زمان و با تکرار عمل، بی‏دقتی و شتاب‏زدگی در وجود او به صورت عادت درآید. به کارگیری مداوم توانمندی‏ها علاوه بر بهره‏مندی از نتایج کار، ملکة پرکاری، سخت‏کوشی، فعالیت، استقامت و نشاط را در وجود آدمی ایجاد می‏کند و سستی، کاهلی، تنبلی و کسالت را از بین می‏برد.

12 - تا قبل از پیدایش کامل یک ملکه، تمرین و تلاش باید استمرار داشته باشد و اگر در نیمة راه قطع شود، رشد ملکه متوقف می‏گردد. مثلاً کسی که «تجوید و تلاوت قرآن» را تمرین می‏کند، یا کسی که در کلاس درس «آموزگاری» را تجربه می‏کند، اگر موفقیت نسبی خود را کافی بداند در همان مرحله، از حرکت باز می‏ایستد و توان او در همان حد باقی خواهد ماند.




موضوع مطلب :

       نظر
پنج شنبه 92 آبان 9 :: 8:25 صبح
علی محمدی